تنــــــــــــــــهایی همین است.... تکرار نامنظم من بی تــــــــو....
تنها آروزی من این است
خداوندا می خواهم زندگی کنم!!!!
حتی در قفسی تنگ و تاریک
حتی به تنهایی و تنها
اما عاری از هر غم و اندوه
خداوندا می خو.ام زندگی کنم!!!؟
بزن باران که امشب مست مستم
حکایت نامه ی عشقم رو بستم
بزن سازی بر آن چشمان مستم
بزن من تا قیامت با تو هستم
دلم ذره ا ی مردن می خــــواهد...
فقــــط ی خـــــواهم ببینـــــم مــن اگـــر نباشم
تــمام مشکــــلات حــــل میشود؟؟
!
نگران نباش حال دلم خوب است!
نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست نه از شیون های مداومش به وقت خواستن تو آرام جوری که نبینی و نشنوی گوشه ای نشسته و رویاهایش را به خاک می سپارد...
بــــــاور نمی کنم
اینگونه عاشقـانه
در مـن ، حبس شده باشی!!
بگو با چه جادوئی
مرا اینگونه نا عادلانه وقف خودت کردی؟
خــدايـــــا.........
بُـت بود، بــت شکن فــرستادي !
من پر از بغـضم ....
بغـض شکـن هــم داري؟؟؟؟!!!!
باید شیطان را بستاییم!
که دروغ نگفت....
جهنم را به جان خرید اما ....
تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد
آهای روزگار
درست است که من
راه های نرفته زیاد دارم
اما خودت هم میدانی
با تو زیاد راه آمده ام
پس کاری کن
که ما در کنار هم
عاشقانه نفس بکشیم
دوری وجدایی بس است
ﺍﮔـﻪ ﮔــــــــــﺬﺷﺘﻪ ﺑﻬـــــــــﺖ " ﺯﻧـــــﮓ " ﺯﺩ . . .
ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺮﻩ ﺭﻭ ﭘﯿﺎﻣﮕﯿﺮ، ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺗﺎﺯﻩ ﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ !
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه...!!
اولش بدنت گرمه و حالیت نیست ، یه دفعه دردش شروع میشه و تازه می فهمی چی به سرت اومده...!!